مو یکی از جلوه های ظاهری مهم در فرد هست و به جرات میتوان گفت نقشی معادل یا نزدیک به صورت فرد دارد. نکته جالب در مورد مو این است که با ساختار، حالت و رنگ خود تنوع زیادی را ایجاد کرده. افراد با درجات مختلف از صافی و یا فر بودن مو و طیف های مختلفی از رنگ مو در جامعه دیده میشوند. یکی دیگر از ویژگی های خاص مو این است که گاهی بین دو برادر یا خواهر تفاوت بسیار زیادی در حالت مو مشاهده میشود.
به همین دلایل تصمیم گرفتیم بررسی کوتاهی در مورد ژنتیک مو داشته باشیم. با ما همراه باشید تا در مورد ژنتیک ساختار مو صحبت بیشتری داشته باشیم.
ساختار و ترکیب مو
موی انسان از یک ساختار پیچیده و ظریف تشکیل شده است که از چندین بخش اصلی تشکیل یافته است. این بخشها عبارتند از: پوسته (کوتیکول)، هسته (کورتکس) و میانه (مدوال). پوسته به عنوان لایه بیرونی مو عمل محافظتی انجام میدهد و از لایههای مویی مرده تشکیل شده است. این لایه به مو کمک میکند تا از آسیبهای محیطی مانند آفتاب و گرد و غبار محافظت کند. هسته، لایهی اصلی و مرکزی مو است که از پروتئین کراتین ساخته شده و مسئول قدرت و انعطافپذیری مو است. کراتین، یک پروتئین پیوسته است که با تشکیل پیوندهای دیسولفید (ترکیب دو آتم سولفور)، ساختار مو را مستحکم میکند. در نهایت، مدوال لایهی درونی و هوایی مو است که در موهای بسیار ضخیم وجود دارد. اگرچه نقش دقیق مدوال هنوز کاملاً مشخص نیست، اما برخی پژوهشها نشان میدهند که این لایه در حفظ رطوبت مو نقش دارد. در کل، این بخشهای مختلف به هم پیوسته و با همکاری یکدیگر، ساختار و کیفیت موی انسان را تعیین میکنند.
چه چیزی تعیین کننده فر بودن یا صاف بودن مو هست ؟
تعیین کننده اصلی برای فر بودن یا صاف بودن مو، ساختار پروتئین کراتین و توزیع پیوندهای دیسولفید در هسته مو (کورتکس) است. کراتین در ساختار مو نقش مهمی دارد و از حدود 65 تا 95 درصد وزن خشک مو را تشکیل میدهد. پیوندهای دیسولفید بین پروتئینهای کراتین در ساختار مو وجود دارند و به تثبیت ساختار کمک میکنند.
در موی صاف، پیوندهای دیسولفید به صورت منظم توزیع شدهاند، که باعث میشود مو به صورت یکنواخت و بدون انحنا باشد. در مقابل، در موی فر، توزیع ناهمگون پیوندهای دیسولفید باعث ایجاد انحنا و پیچیدگی در ساختار مو میشود. این تفاوت در توزیع پیوندهای دیسولفید به تفاوتهای ژنتیکی و محیطی بستگی دارد.
علاوه بر این، شکل هسته مو نیز در تعیین نوع مو (صاف یا فر) نقش دارد. موی صاف معمولاً یک هسته مستطیلی یا بیضی دارد، در حالی که موی فر یک هستهی بیشتر گرد یا منقبضشده دارد. این تفاوت در شکل هسته باعث میشود که موی فر در مقابل موی صاف دچار انحنا و پیچیدگی شود.
نقش ژنتیک در فرم مو
فرم مو شامل مواردی مانند ضخامت مو و حالت و شکل مو است. البته میزان رشد مو نیز جزو این دسته میتواند باشد .
ژنتیک چه نقشی در صاف بودن یا فر بودن مو دارد ؟
ژنتیک در تعیین نوع مو (صاف یا فر) نقش مهمی دارد. تفاوتهای ژنتیکی در ژنهای مختلف میتوانند باعث تغییرات در ساختار کراتین و پیوندهای دیسولفید مو باشند. برخی از ژنهای کلیدی مرتبط با نوع مو عبارتند از:
TCHH (Trichohyalin): این ژن در ساخت پروتئین تریکوهیالین نقش دارد که در موجودیت مو و ساختار گردشکاری مو (جایی که مو با پوست سر متصل میشود) مهم است. تغییرات در این ژن میتواند باعث تغییرات در ساختار مو شود.
LCE (Late Cornified Envelope): این گروه از ژنها در تولید پروتئینهای مرتبط با لایه کورنیفاید (بخش خارجی و مردهی پوست) نقش دارد. این پروتئینها در ساختار و کیفیت مو تاثیر دارند و تغییرات در این ژنها میتواند به تغییر نوع مو منجر شود.
WNT10A: این ژن در فرایند رشد مو و تکامل فولیکولهای مویی نقش دارد. متغیرهای ژنتیکی در این ژن میتوانند به تغییرات در ساختار مو و در نتیجه تغییر نوع مو (صاف یا فر) منجر شود.
این ژنها فقط بخشی از پیچیدگیهای ژنتیکی هستند که در تعیین نوع مو نقش دارند. همچنین، عوامل محیطی و روشهای مراقبت از مو میتوانند نیز در صاف یا فر بودن مو تاثیرگذار باشند. بنابراین، تعیین نوع مو نتیجه تعامل بین ژنها، عوامل محیطی و مراقبتهای فردی است.
ژنتیک چه نقشی در ضخامت مو دارد ؟
ژنتیک در تعیین ضخامت مو نقش مهمی دارد. چندین ژن مختلف در ساختار و ضخامت مو تاثیرگذار هستند. برخی از این ژنها عبارتند از:
EDAR (Ectodysplasin A Receptor): این ژن در رشد و توسعه فولیکولهای مویی نقش دارد. تغییرات در این ژن میتواند در اندازه و شکل فولیکولهای مویی تاثیر بگذارد و در نتیجه بر ضخامت مو اثر بیاورد.
LNX1 (Ligand of Numb-Protein X 1): این ژن در تنظیم فرایندهای بیولوژیکی مختلفی که در رشد و تکامل فولیکولهای مویی نقش دارند تاثیرگذار است. متغیرهای ژنتیکی در این ژن میتوانند به تغییرات در ضخامت مو منجر شود.
FOXI3 (Forkhead Box I3): این ژن نیز در توسعه فولیکولهای مویی و رشد مو نقش دارد. تغییرات در این ژن میتوانند در ضخامت و ساختار مو تاثیر بیاورد.
این ژنها تنها بخشی از ژنهای موثر بر ضخامت مو هستند. برخی از پژوهشها نشان دادهاند که ژنهای دیگری نیز در ضخامت مو نقش دارند. همچنین، عوامل محیطی و تغذیهای نیز میتوانند در ضخامت مو تاثیرگذار باشند. بنابراین، ضخامت مو نتیجهٔ تعامل بین ژنها، عوامل محیطی و تغذیهای است.
نقش ژنتیک در بلندی مو چیست ؟
بعضی از افراد هرچه تلاش کنند نمیتوانند موهای بلندی داشته باشند اما بعضی دیگر از رشد زیاد موهای خود شکایت دارند. پس بلندی مو صرفا نشانه کوتاه نکردن مو نیست بلکه ژنتیک نیز در این زمینه نقش دارد.
ژنتیک در میزان رشد مو و بلندی مو نقش مهمی دارد. چندین ژن مختلف در فرایندهای بیولوژیکی مرتبط با رشد مو و بلندی مو تاثیرگذار هستند. برخی از این ژنها عبارتند از:
FGF5 (Fibroblast Growth Factor 5): این ژن در رشد مو نقش دارد و تاثیر بزرگی بر روی مرحله انبات (رشد) مو دارد. متغیرهای ژنتیکی در این ژن میتوانند در میزان رشد مو و بلندی مو تاثیر بیاورند.
LHX2 (LIM Homeobox 2): این ژن در توسعه و نگهداری فولیکولهای مویی نقش دارد. تغییرات در این ژن میتوانند بر روی رشد مو و بلندی مو تاثیر بگذارند.
WNT (Wingless-Type MMTV Integration Site Family): این خانواده از ژنها در فرایندهای مختلف رشد و تکامل مو نقش دارند. تغییرات در این ژنها میتوانند در میزان رشد مو و بلندی مو تاثیر بیاورند.
BMP (Bone Morphogenetic Protein): این خانواده از ژنها در تنظیم رشد و تکامل مو نقش دارند. تغییرات در این ژنها میتوانند در میزان رشد مو و بلندی مو تاثیر بیاورند.
این ژنها تنها بخشی از ژنهای موثر بر رشد مو و بلندی مو هستند. همچنین، عوامل محیطی، تغذیهای و هورمونی نیز میتوانند در میزان رشد مو و بلندی مو تاثیرگذار باشند. بنابراین، رشد مو و بلندی مو نتیجهٔ تعامل بین ژنها، عوامل محیطی، تغذیهای و هورمونی است.
نقش ژنتیک در رنگ مو
ژنتیک در تعیین رنگ مو نقش بسزایی دارد. رنگ مو بر اساس مقدار و نوع ملانین تولید شده توسط فولیکولهای مویی تعیین میشود. ملانین دو نوع است: ائوملانین (رنگهای قهوهای تا مشکی) و فئوملانین (رنگهای زرد تا نارنجی). ژنهای مختلفی در سنتز، حمل و نگهداری ملانین نقش دارند که در رنگ مو تاثیرگذار هستند. برخی از ژنهای کلیدی در رنگ مو عبارتند از:
MC1R (Melanocortin 1 Receptor): این ژن در تولید ملانوسیتها (سلولهای تولیدکننده ملانین) نقش دارد و همچنین در تعیین نوع ملانین (فئوملانین یا ائوملانین) تاثیرگذار است. تغییرات ژنتیکی در این ژن میتواند در رنگ مو تاثیر بیاورد.
OCA2 (Oculocutaneous Albinism II): این ژن در حمل و نگهداری ملانین نقش دارد. تغییرات در این ژن میتواند باعث تغییرات در رنگ مو شود.
SLC24A5 (Solute Carrier Family 24 Member 5): این ژن در جابجای یونها در سلولهای ملانوسیتی نقش دارد و در نتیجه در سنتز ملانین تاثیرگذار است. تغییرات در این ژن میتواند در رنگ مو تاثیر بیاورد.
SLC45A2 (Solute Carrier Family 45 Member 2): این ژن در حمل و نگهداری ملانین نقش دارد. تغییرات در این ژن میتواند باعث تغییرات در رنگ مو شود.
البته ژنتیک رنگ مو پیچیدگی های بیشتری نیز دارد و اینجا تنها به کلیات و ژن های غالب درگیر در ژنتیک رنگ مو اشاره شده است.
ژنتیک و طاسی مو
کچلی یا ریزش مو به دلایل مختلفی از جمله ژنتیک، هورمونی، تغذیهای و عوامل محیطی رخ میدهد. ژنتیک در کچلی نقش مهمی دارد، به خصوص در کچلی اندروژنتیک که شایعترین نوع کچلی است. کچلی اندروژنتیک ناشی از تأثیر ژنها و هورمونهای جنسی مردانه (اندروژنها) است که در مردان و زنان رخ میدهد.
چندین ژن مختلف در کچلی ژنتیکی تاثیرگذار هستند. برخی از ژنهای مرتبط با کچلی عبارتند از:
AR (اندروژن گیرنده): این ژن کد برای یک پروتئین است که به هورمونهای اندروژن میچسبد. تغییرات در این ژن میتواند در حساسیت فولیکولهای مو به اندروژنها تاثیر بیاورد و کچلی را تسریع کند.
5-alpha reductase: این آنزیم در تبدیل تستوسترون (یک هورمون اندروژنی) به دیهیدروتستوسترون (DHT) نقش دارد. DHT باعث کوچک شدن فولیکولهای مو میشود و در نهایت منجر به کچلی میگردد. ژنهایی که این آنزیم را کد میکنند نیز در کچلی ژنتیکی تاثیرگذار هستند.
EDA2R (Ectodysplasin A2 Receptor): این ژن در توسعه و نگهداری فولیکولهای مویی نقش دارد. تغییرات در این ژن میتواند باعث کچلی شود.
WNT (Wingless-Type MMTV Integration Site Family): این خانواده از ژنها در فرایندهای مختلف رشد و تکامل مو نقش دارند.
LIPH (Lipase H): این ژن در تولید یک آنزیم لیپاز نقش دارد که در رشد مو مؤثر است. جهشها در این ژن میتواند در برخی موارد کچلی و ریزش مو را افزایش دهد.
HR (Hairless): این ژن در تنظیم رشد مو نقش دارد و جهشهایی در این ژن میتواند منجر به کچلی شود.