رایط بدن به صورت کلی تحت تاثیر دو عامل وراثت و محیط است. وراثت پایه تمام ویژگیهای شماست و محیط میتواند تغییراتی در این شرایط ایجاد کند. استایل شخصی نیز یکی از ویژگیهایی است که ناشی از ویژگیهای خاص در پوست، مو، اندام، تمایلات ذاتی و تاثیرات محیطی مانند تربیت خانوادگی و تاثیر گیری از اطرافیان است. در این نوشته میخواهیم بیشتر در مورد تاثیر ژنتیک در ویژگیهای ظاهری صحبت کنیم.
ژنتیک و تعیین ویژگیهای فیزیکی
ظاهر بیرونی ما، از رنگ پوست، ساختار مو، قد و قامت، تا شکل صورت و سایر ویژگیهای فیزیکی، بیشتر تحت تاثیر ژنهایی است که از پدر و مادر خود به ارث بردهایم. این ژنها کد برای پروتئینهایی هستند که ویژگیهای ما را شکل میدهند، از این رو نحوه عملکرد ژنها در سلولهای مختلف بدن میتواند تاثیر بزرگی بر نحوه ظاهر شدن این ویژگیها داشته باشد.
به عنوان مثال، ژنهایی که کد برای پیگمنتهای پوست مانند ملانین هستند، تعیین کننده رنگ پوست فرد هستند. افراد با پیگمنتهای بیشتر، پوست تیرهتری دارند، در حالی که کسانی که کمتر پیگمنت دارند، پوست روشنتری دارند. در این مورد میتوانید در مقاله مربوط به ژنتیک و رنگ پوست اطلاعات بیشتری کسب کنید.
همچنین، ژنهایی که کد برای پروتئینهایی هستند که در ساختار و سلامت مو نقش دارند، میتوانند تعیین کنندهی موی فرفری یا صاف، تیره یا روشن باشند. موی فرفری نتیجه تولید یک نوع پروتئین خاص است که مو را به شکل حلزونی قلاب میکند، در حالی که موی صاف از تولید پروتئینهایی با ساختار متفاوت حاصل میشود.
سایر ویژگیهای فیزیکی، از جمله قد و وزن، شکل صورت، و حتی برخی ویژگیهای کمتر مشهود مثل میزان تعریق، نیز تحت کنترل ژنها هستند. برای نمونه، ژنهایی که کد برای هورمون رشد هستند، میتوانند تعیین کننده قد باشند.
ویژگیهای فیزیکی علاوه بر اینکه تحت تاثیر ژنها هستند، تحت تاثیر عوامل محیطی مثل تغذیه، ورزش و استرس نیز هستند. این بدان معناست که ژنها فقط پتانسیل بدن را تعیین میکنند و محیط و شرایط زندگی میتوانند نحوه بروز این ویژگیها را تحت تاثیر قرار دهند. در نهایت، ژنتیک فقط یک قسمت از تصویر کلی است و نمیتوان از آن به تنهایی برای پیشبینی ویژگیهای فیزیکی یک فرد استفاده کرد.
تاثیر ژتتیک بر ساختار مو
ساختار و رنگ مو از جمله ویژگیهای ژنتیکی ما هستند که به طور قابل ملاحظهای با ما از نسل به نسل منتقل میشوند. هر چند درک کاملی از ژنهای دخیل در این پروسهها در حال حاضر نداریم، اما میدانیم که این ویژگیها بر اساس الگوی توارث چند ژنی منتقل میشوند.
ساختار مو، یعنی اینکه موهایمان فرفری، مواج یا صاف هستند، به ژنهایی بستگی دارد که ساختار پروتئین کراتین را تعیین میکنند – این پروتئین اصلی در ساختار مو است. ژنهایی که کد کراتین با ساختار حلزونی میکنند، موی فرفری را ایجاد میکنند، در حالی که ژنهایی که کد کراتین با ساختار صاف تولید میکنند، موی صاف را ایجاد میکنند.
در مورد رنگ مو، ژنهای MC1R و OCA2 از جمله ژنهایی هستند که در تعیین رنگ مو نقش دارند. این ژنها کد برای پروتئینهایی هستند که میزان و نوع ملانین، پیگمنتی که مو را رنگ میکند، را تعیین میکنند.
متغیرهای ژنتیکی میتوانند به تنهایی رنگ مو را تعیین کنند. مثلاً، متغیرهای ژن MC1R میتوانند باعث شوند که موی شخص رنگ نارنجی یا قرمز باشد، در حالی که متغیرهای دیگر در ژن OCA2 میتوانند باعث شوند که موی شخص سبز یا آبی باشد.
با این حال، توارث رنگ و ساختار مو پیچیده است و اغلب ترکیبی از متغیرهای ژنتیکی چندین ژن است. این یعنی پدر و مادری با موی فرفری ممکن است فرزندی با موی صاف داشته باشند و برعکس. این همچنین به این معناست که پدر و مادری با موی تیره ممکن است فرزندی با موی روشن داشته باشند، یا برعکس.
مهم است بدانیم که علاوه بر ژنتیک، عوامل محیطی نیز میتوانند تاثیری بر رنگ و ساختار مو داشته باشند. برای نمونه، تابش نور خورشید میتواند باعث روشن شدن مو شود و مواد شیمیایی استفاده شده در شامپوها و محصولات مو میتواند ساختار مو را تغییر دهد. بنابراین، ژنتیک فقط یک بخش از تعیین رنگ و ساختار مو است.
ژنتیک رنگ و حالت پوست
مشابه مو، رنگ و حالت پوست نیز تحت تاثیر ژنهایی است که به طور مشترک با تولید و توزیع پیگمنتها مانند ملانین کار میکنند.
رنگ پوست، در واقع، نتیجه میزان ملانین است که در سلولهای پوست تولید میشود. ملانین یک پیگمنت است که پوست، مو و چشمها را رنگ میکند. افرادی که میزان بالایی از ملانین تولید میکنند، پوست تیرهتری دارند، در حالی که افرادی که کمتر ملانین تولید میکنند، پوست روشنتری دارند.
ژنهایی مثل MC1R، SLC45A2 و SLC24A5 در تعیین میزان و نوع ملانین نقش دارند. برای نمونه، متغیرهایی در ژن MC1R میتوانند باعث شوند که ملانین تیرهتر (eumelanin) تولید شود، در حالی که متغیرهایی در ژنهای SLC45A2 و SLC24A5 میتوانند کاهش میزان ملانین را باعث شوند.
حالت پوست، از جمله چگالی، چروکزدگی، و حتی میزان رطوبت، نیز تحت تاثیر ژنها است. برای نمونه، ژنهایی که کد برای کلاژن و الاستین، دو پروتئین کلیدی در ساختار پوست، تولید میکنند، میتوانند تعیین کنندهی چگالی و چروکزدگی پوست باشند.
اما باز هم، عوامل محیطی مانند تابش خورشید، تغذیه، استرس و تماس با مواد شیمیایی میتوانند تاثیر بزرگی بر رنگ و حالت پوست داشته باشند. برای نمونه، تابش خورشید میتواند باعث تیره شدن پوست شود، در حالی که استرس میتواند باعث کاهش رطوبت پوست و افزایش چروکزدگی شود. بنابراین، باز هم، ژنتیک فقط یک قسمت از تعیین رنگ و حالت پوست است.
ژنتیک و رنگ چشم
رنگ چشم، یکی دیگر از ویژگیهایی است که تحت تأثیر ژنها قرار میگیرد. رنگ چشم انسان بر اساس میزان و نوع پیگمانتها در قسمتی از چشم به نام “ایریس” تعیین میشود. دو نوع اصلی پیگمانت وجود دارند: ملانین و لیپوفوسکین.
ژنها در این مورد نقش تعیینکنندهای ایفا میکنند. برای مدت زمان طولانی، تحقیقات نشان میداد که یک الگوی توارث مندلی ساده برای رنگ چشم وجود دارد، که در آن ژنهایی مانند OCA2 و HERC2 در تعیین رنگ چشم نقش مهمی داشتند. این ژنها کدینگ پروتئینهایی هستند که در تولید و توزیع ملانین، پیگمانت اصلی موجود در چشم، نقش دارند.
با این حال، تحقیقات اخیر نشان داده است که تعیین رنگ چشم بسیار پیچیدهتر از یک الگوی توارث مندلی ساده است. حداقل ۱۶ ژن مختلف شناسایی شدهاند که ممکن است در تعیین رنگ چشم نقش داشته باشند. این ژنها به طور مشترک برای کنترل تولید، حمل و نقل، و توزیع ملانین و سایر پیگمانتها کار میکنند.
در نتیجه، رنگ چشم یک ویژگی کوانتیتاتیو یا چند ژنی است، که به معنی این است که تعداد زیادی از ژنها و عوامل محیطی میتوانند در آن تأثیرگذار باشند. برای مثال، چشمهای سبز ممکن است ناشی از ترکیبی از کمبود ملانین و وجود پیگمانتهای زرد در ایریس باشد.
الگوهای توارث ویژگیهای ژنتیکی
الگوهای توارث ژنتیکی بسیار متفاوت و گستردهای دارند. برخی از ژنها، به دلیل سادگی توارثشان، بیشتر به مفاهیم گرگور مندل متصل هستند. به عنوان مثال، ژنهایی که کنترل رنگ چشم میکنند، بطور کلی توسط قوانین مندلیان تعیین میشوند، به این معنی که یک والدین با چشمهای آبی (bb) و دیگری با چشمهای قهوهای (BB) با همدیگر تلفیق میشوند تا فرزندی با چشمهای قهوهای (Bb) ایجاد کنند.
اما، این تنها بخش کوچکی از داستان است. الگوهای توارث چند ژنی، که در آنها چندین ژن با هم تعامل میکنند تا یک ویژگی را تعیین کنند، در بسیاری از ویژگیهای فیزیکی و ظاهری، از جمله قد و حالت مو، شایعتر هستند. این نوع توارث به طور کلی پیچیدهتر است، زیرا تعامل بین ژنها و همچنین تاثیر عوامل محیطی را در نظر میگیرد.
علاوه بر این، بعضی از ویژگیها، مثل قد، میتوانند تحت تاثیر تعداد بسیار زیادی ژن قرار گیرند که هر کدام تأثیر کوچکی دارند. این نوع ویژگیها معمولا به عنوان “ویژگیهای چند شکلی” شناخته میشوند. در این موارد، بررسی ارث بری ویژگی میتواند به یک تلاش آماری تبدیل شود، با توجه به تعداد بالایی ژنها که درگیر هستند. بنابراین، درک توارث ژنتیکی در ویژگیهای پیچیده و چند شکلی اغلب به مطالعهی دقیق و ژنومهای کامل نیاز دارد.
در زمینه ویژگی های چند ژنی که با استفاده از الگوهای ژنی شناخته میشوند در حال حاضر برخی از کمپانی های بزرگ فعال در حوزه تشخصی های ژنتیکی مانند 23andme در حال کار بوده و برخی از این ویژگی ها را از طریق الگوهای ژنی افراد پیش بینی میکنند.
ژنتیک و اندازه بینی
اندازه و شکل بینی یکی از ویژگیهای مشخص و متمایزکننده فیزیکی است که به طور قابل توجهی توسط ژنتیک مشخص میشود. این ویژگی اغلب تحت تاثیر ترکیبی از چندین ژن قرار دارد، اما هنوز شناخت کاملی از الگوهای دقیق توارثی برای اندازه و شکل بینی وجود ندارد.
مطالعات ژنومهای وسیع نشان دادهاند که دستکم چندین ژن در شکل و اندازه بینی نقش دارند. یک مطالعه مشترک در سال ۲۰۱۶ از تحقیقات ژنتیکی بر روی بیش از ۶،۰۰۰ نفر افراد مختلف نژادی در اروپا و آمریکای لاتین، هفت منطقه ژنتیکی را شناسایی کرد که بر شکل بینی تأثیر گذاشتهاند.
این ژنها، که اغلب در توسعه چهره در جنین نقش دارند، به تنهایی یا در ترکیب با دیگر ژنها، میتوانند تعیینکنندهی اندازه، عرض، و حتی ارتفاع بینی باشند. اما، به خاطر پیچیدگی الگوی توارث ژنتیکی برای شکل و اندازه بینی، همچنان بسیاری از جزئیات باید شناخته شوند.
از نظر ژنتیک مولکولی، مطالعات حاکی از آن هستند که دست کم ۳۰ ژن ممکن است در شکلدهی به بینی دخیل باشند. بسیاری از این ژنها مرتبط با ساخت و ساز پروتئینها هستند که در پروسهی رشد و توسعه بخشهای مختلف چهره، از جمله بینی، نقش دارند. مطالعات مولکولی و ژنتیکی روی موشهای آزمایشگاهی نشان دادهاند که تغییرات یا جهشهایی در این ژنها میتواند منجر به تغییرات در ساختار بینی شود.
از نظر ژنتیک تکاملی، برخی از تحقیقات حاکی از آن هستند که تغییرات در شکل و اندازه بینی ممکن است ناشی از فشارهای طبیعی تکاملی باشند. به عنوان مثال، افرادی که در مناطق سرد و خشک زندگی میکردند، احتمالا بینیهای بزرگتری داشتند تا بتوانند هوای سرد را گرم کنند و رطوبت را حفظ کنند قبل از ورود به ریهها. برعکس، افرادی که در مناطق گرم و مرطوب زندگی میکردند، احتمالا بینیهای کوچکتری داشتند تا از از دست رفتن رطوبت جلوگیری کنند.
در نهایت، برخی از تحقیقات حاکی از آن است که عوامل فردی و جمعیتشناسی نیز میتوانند نقش مهمی در شکل و اندازه بینی ایفا کنند. برای مثال، در بعضی از فرهنگها، اندازه و شکل بینی ممکن است به عنوان یک نشانهی زیبایی، سلامتی، یا وضعیت اجتماعی در نظر گرفته شود و این میتواند بر ترجیحات انتخاب همسر تأثیر بگذارد، که در نهایت میتواند توزیع ژنهای مربوط به بینی را در یک جمعیت تغییر دهد.
ژنتیک یکی از عوامل بسیار پیچیده و تعیین کننده در تمامی ویژگی های فردی است. ویژگی های ظاهری، توانمندی فیزیکی، اخلاق و زمینه های بیماری. اما نکته مهم در این میان این است که از با تنظیم شرایط محیطی بهترین برداشت را از زمینه ژنتیکی بکنیم. مثلا در زندگی با آموزش میتوانیم بسیار از کاستی های ژنتیکی را کم کرده و نکات مثبت را تقویت کنیم. شایر یکی از مثال های جالب در این زمینه متعادل سازی صورت یا همان گریم داماد است که در آن بدون تغییر فیزیک بدن، نقاط قوت را پر رنگ کرده و نکات منفی را پوشش میدهیم. در آرایش مو نیز بایستی با توجه به ژنتیکی فرد و الگوی رویش روش مناسب آرایش را انتخاب کنیم. در نگهداری از پوست و مو هم این شرایط وجود دارد